-
پا برهنه
سهشنبه 28 شهریور 1391 19:14
بنـــد دلـــم را به بند کفــش هایت گـره زده بودم...که هر جــا رفتـی دلــم را با خود ببری... غــافل از اینکه تو پــا برهنــه می روی و بی خبـــر…
-
کودک فال فروش
سهشنبه 28 شهریور 1391 12:27
از کودک فال فروش پرسیدم:چه میکنی...؟ گفت از حماقت انسان ها تکه نانی درمی آورم... اینها از منی که در امروزم مانده ام،فردایشان را می خواهند...!
-
مگس
دوشنبه 27 شهریور 1391 12:43
دم هرچی مگسه گرم...که یادمون داد اگه زیاد دور کسی بگردی آخرش میزنه تو سرت...!
-
سکوت
دوشنبه 27 شهریور 1391 12:38
سکوت که میکنم میگویی خداحافظ...! لطفا دیگر سکوت هایم را تفسیر نکن...اگر می توانستی معنی آن ها را بفهمی که کارمان به خداحافظی نمی کشید...!
-
آقای شهردار
دوشنبه 27 شهریور 1391 12:33
آقایِ شهردار...!بگویید این قدرعوض نکنند رنگ و رویِ این شهرِ لعنتی را... این پیاده رو ها...میدان ها ...رنگ و رویِ دیوارها... "خـاطراتـم" دارند از بین میروند...
-
عروسک
یکشنبه 26 شهریور 1391 10:56
بیچاره عروسک دلش می خواست زار زار بگرید...اما خنده را بر لبانش دوخته بودند...!
-
خسته
شنبه 25 شهریور 1391 22:03
خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم:ببخشید اینجا جای دوستمه،الان برمیگرده...!
-
صبرکن
شنبه 25 شهریور 1391 19:09
صبر کن...برگرد...چمدان هایمان اشتباه شده است. ..دلم را به جای خاطراتت بردی...!
-
پیر
شنبه 25 شهریور 1391 16:46
گویی این روزها آدم ها به دست هم پیر می شوند ...نه به پای هم...!
-
کاش
شنبه 25 شهریور 1391 15:42
کاش دنیا بر عکس بود... آدما عاشق نمی شدند... عاشقا آدم می شدند...!
-
دلتنگی
شنبه 25 شهریور 1391 14:03
نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید...؟ دنیا پـر شده از قاصدک هایی که راهشان را گم می کنند...نـه میتوانی خبری دهی،و نه خبری بگیری...!
-
وفا
جمعه 24 شهریور 1391 21:52
آخه خـدا جـون،قربـونِ بـزرگیـت...وفـای سـگ بـه چـه کـارمون میــاد...؟! یـه فکـری به حـالِ آدمات میکـردی...!
-
تنهایی
جمعه 24 شهریور 1391 18:15
تنهاییم را به گردن هیچ کس نمی اندازم...گردن هیچ کس تاب این همه سنگینی را ندارد...!
-
قصه
جمعه 24 شهریور 1391 16:39
یکی بـــود،یکی... مــن میروم قصّــه باید آغــاز شود...
-
خدایا
جمعه 24 شهریور 1391 13:35
خــدایا...یا خیلی برگردون عقب یا بـزن بره جـلو... اینجای فیلم زنـدگیم خیـــلی خش داره…!
-
من
جمعه 24 شهریور 1391 12:32
دیروز برایش "تو" بودم... امروز شدم "شما"...و فردا "او" خواهم شد...!
-
با نمک
جمعه 24 شهریور 1391 11:17
ﺯﺧــــﻢ ﻫﺎیت را ﭘﻨﻬـــان ﮐــﻦ...ﺍﯾﻨﺠـﺎ ﻣـﺮﺩﻡ ﺯﯾـﺎﺩﯼ ﺑـﺎ ﻧـﻤﮏ ﺷـﺪﻥ...!
-
طرح نوسازی شهرداری
پنجشنبه 23 شهریور 1391 23:03
من تمام چاله های این پیاده رو را با قدم های تو می شناختم...! ای وای از طرح نوسازی شهرداری...!
-
حوا
پنجشنبه 23 شهریور 1391 21:28
گفت:حالت را نمی پرسم...میدانم خوبی... عکس هایت همه با لبخندند...و نمی دانست عکاس که میگوید سیب... من یاد حماقت حوا می افتم و پوزخند میزنم...!
-
هیچ کس
پنجشنبه 23 شهریور 1391 20:01
من که تصویری ندارم در نگاه هیچ کس...خوب شد هرگر نبودم تکیه گاه هیچکس...کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من...تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچ کس...بهترین تقدیر گل ها چیدن و پژمردن است...سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس...
-
کله خالی
پنجشنبه 23 شهریور 1391 15:33
چه طور است که مردم حرف زدن با دهن پُر را بی ادبی می دانند...ولی حرف زدن با کلّه خالی را عادی تلقی می کنند…
-
معجزه
پنجشنبه 23 شهریور 1391 12:25
چیزی شبیه به "معجزه" است...وقتی هر شب به خیر می گذرد...بی آنکه کسی به تو بگوید "شب به خیر"...!
-
پناه
پنجشنبه 23 شهریور 1391 11:08
بـــاز هـم مثـل همیـشه کـه تنهـــا میشـوم... دیـوار اتـــاق پنــاهم میـدهـد ...بـی پـناه کـه بـاشی قـدر دیـــوار را میــدانی...!
-
به همین سادگی
پنجشنبه 23 شهریور 1391 10:00
یکدیـــگر را گــــم کرده ایم...تا یـــــکی دیگر را پیدا کنیم...به همین سادگی...!
-
مرداب
پنجشنبه 23 شهریور 1391 08:56
دگر از وحشت مرداب خودم دلگیرم...من اگر برکه صفت ماندم و دریا نشدم...مگذارید دگر بر سر راهم تله ای...من خودم بی تله در دام خودم زنجیرم...
-
آلیس
پنجشنبه 23 شهریور 1391 07:51
آلیس کجایی...؟ بیا...اینجا عجیب ترین سرزمین دنیاست...!
-
دلگیر
پنجشنبه 23 شهریور 1391 00:10
دلگیـر نـبـاش...دلت کـه گیر باشــد،رها نمی شـوی...!
-
آدم و هوا
چهارشنبه 22 شهریور 1391 22:56
خوش بـه حالت آدم... خـودت بـودی و حوایـت ...اگـرنه حـوای تــو هـم هوایــی مـیشـد...و خوش بــه حالـت حـوا...تـنها حــوای زمـین تــو بـودی ...وگرنه آدم هـوای حـوا هایی دیــگر داشت...!
-
دیوار های سنگی
چهارشنبه 22 شهریور 1391 19:51
و نگاه های تلخ یک شهر را تحمل میکنم...مجنون میشوم...شبانه تلو تلو میخورم..." تو " نباشی همین است...اینجا،گم میشوم لابه لایِ دیوار های سنگی...
-
قلب دوم
چهارشنبه 22 شهریور 1391 17:50
شنیده بودم "پا" قلب دوم انسان است...اما باور نداشتم...تا آن زمان که فهمیدم وقتی دل ماندن ندارم،پای ایستادن هم نیست...