حال پریشان

حالی که پریشان است احتیاج به آرامش دارد نه سرزنش...کاش می فهمیدم...!

واژه

به دنبال واژه مباش... کلمات فریبمان می دهند ... وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود،فاتحه ی کلمات را باید خواند...! "دکتر شریعتی"

یادت هست

یادت هست فقط می گفتی لب تر کن . . .لب که هیچ چشمانم را تر کردم ولی باز ترکم کردی. . .

ادعای بی تفاوتی

حـرف تــو که می شــود، مـن چقـــدر ناشیانه ادعـــای بی تفاوتـــی میکـنم...!

سکوت

بگذار س ـ ک ـ و ـ ت قانون زندگی من باشد... وقتی واژه ها درد را نمی فهمند...!

اشک

مگه اشک چقدر وزن داره که با جاری شدنش اینقدر سبک میشیم...؟!

سوختن و ساختن

چه ساختن هایی که مرا سوخت...و چه سوختن هایی که مرا ساخت...به آتش کشیدنم مبارکم باشد...!

ضربه

وقتی از یه نفر ضربه می خوری،درست مثل این میمونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده...ولی وقتی که می بخشیش مثل این میمونه که بهش فرصت دادی تا دنده عقب بگیره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نمونده...

گردوی کوچک

برهنه ات می کنند تا بهتر شکسته شوی...نترس گردوی کوچک...آنچه سیاه می شود روی تو نیست... دست آن هاست... "حسین پناهی"

روزگار حسود

بگذار این روزگار حسود همه دوستی ها را با دوری رقم بزند...جاده ها را طولانی تر...فاصله ها را بیشتر...دلتنگی ها را عمیق تر...من که عین خیالم نیست...چه حالی دارد هر شب را با خاطره تو خوابیدن...