دل

وقتی می گویم دیگر سراغم نیا،فکر نکن که فراموشت کردم یا دیگر دوستت ندارم…نــــــه… من فقط فهمیدم وقتی دلت با من نیست،بودنت مشکلی را حل نمی کند...

هرزه

با همه بوده است...عجب هرزه ایست...این تنهایی...!

پایان قصه

اگر پایان داستان،رسیدن به تو نباشد،بگذارقصه گو هر طور که می خواهد قصه را تمام کند...

عشق های امروزی

از عشق های این روزا داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت…چه برسد به شیرین و فرهاد...!

فرهاد

تو را چه به فرهاد...؟! یک فرهاد بود و یک بیستون عاشقی...!تو همین یک وجب دیوار را بردار…من باورت می کنم...!

قاصدک

قاصدک چرخی زد...خانه را پیدا کرد...بر لب پنجره آرام نشست...یک تلنگر... دو تلگنر...پنجره باز نشد... پشت آن پنجره در تنهایی ...در شب سرد زمین... قاصدک یخ زد و مرد...

مضرات پرخوری

پیرمردی گرسنه و بیمار گوشه ی قهوه خانه ای می خفت...رادیو باز بود و گوینده از مضرات پرخوری می گفت....!

گاو صندوق

هی نپرس تا هی سکوت کنم...چیزی از من بیرون نخواهی کشید...کلید زنگ زده ای که داری به قلب من نمیخورد...به خدا خودم هم دیگر رمز این گاو صندوق را از یاد برده ام...!

خودت باش

وقتی اورجینال به دنیا اومدی...حیفه کپی از دنیا بری...خودت باش...!

توپ

حالم توپ است...حالِ همان توپی را دارم که افتاده در خانه ی همسایه ای که تهدید کرده اگر بار دیگر آنجا بی افتد،با کارد پنجرش می کنم...!