گول دنیا را مخور...!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند...بره های این حوالی گرگها را می درند...سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها...زنده ها هم آبروی مرده ها را می برند...!
(وثوق)
اسبها درشکه را کشیدند ولی انعام را درشکه چی گرفته است...به چشمان اسب،چشم بند و به دهانش پوزه بند بسته اند تا نبیند و حرف نزند...چه آشناست قصه درشکه چی و اسب هایش...!
بزرگ که می شوی،غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند...دردهایت نیز...
غافل از آنکه لبخندهایت را در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای...شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد...!
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم اما معنیشو نمیدونن...از آدمایی که میخوان ماله اونا باشی اما خودشون مال تو نیستن...از اونایی که زیر بارون برات می میرن و وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره...!
چه کسی می گوید که گرانی شده است...؟!
دوره ی ارزانی است...دل ربودن ارزان...دل شکستن ارزان...دشمنی ها ارزان... و دروغ از همه چیز ارزان تر...قیمت عشق چقدر کم شده است...کمتر از آب روان...و چه تخفیف بزرگی خورده،قیمت هر انسان...!