ღ جملات کوتاه ღ

اتفاق

چه معنـــى دارد زندگى...!؟ وقتى که هیچ اتفاقى من و تو را سر راه هم قرار نمى دهد...!
سپیده جمعه 21 مهر 1391 ساعت 12:35
0 نظر

یک سر و گردن...

بـــاور کن بیشتر از تو دلتـــنگم...حداقل یک سر و گردن...!
سپیده چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 17:11
5 نظر

دار مکافات...

می گویند دنیا دار مکافات است...دنیا را بی خیال... فعلا که دار و ندار ما تویی و ندیدنت مکافات...
سپیده چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 12:33
6 نظر

بازی...

مـن چشمهایـــم را بستم و تـــُـو قایــم شدی... مــَن هنــوز روزها را می شمــارم...! تــُو پیدا نمی شوی...! یا من بازی را بلـد نیستم... یا تـو جر زدی...!
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 17:19
3 نظر

دیگری...

عـزیزم چـه زیبـا اجـرا میکنــی خـط بـه خـط تمــام گـفـتـه هایم را... خواستــه هـایـم را...امـا بــرای دیگـری...!
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 13:17
2 نظر

پرتگاه...

در لابه لای دلشوره ها و ترس هایم،لب پرتگاه ایستاده ام...میدانم دستم را نمیگیری..! فقط محض رضای خدا پرتم نکــن...!
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 12:12
2 نظر

خوب-بد

از کودکی به ما جدایی را آموختند...آن زمان که بر روی تخته سیاه نوشتند: خوب-بد
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 00:47
1 نظر

نداشته ها..‎‏.

همیشه نباید همه چیز را توضیح داد… وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد،بهتر است او را هم نداشته باشی تا به نداشته هایت اضافه شود…
سپیده دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 13:53
4 نظر

این روزها...

شنیــده بودم که خاک سرد است...ایــن روزها اما انگار آنقــدر هوا ســرد است،که زنـده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگــر را...
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 20:02
3 نظر

خدمات پس از خلقت

من داغونم...خـدایا میـشه بـگی خـدمـات ِ پـس از خلقـتت کـجاست ...؟!
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 17:56
1 نظر