استعفا

به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم...می شود استعفا دهم...؟ کم آورده ام...!

برف

هرگز هیچ کس ندانست برف تکه های خودکشی یک ابر است...!

دلتنگی

دلـتنگـــــی را چگونه هجـــــی کنم؛تا درک کنی ....؟! چهار ستون بدنم زیر سنگینی اش تا خورده...!

کیش و مات

بعضی وقت ها... نان کیشت می کنند...که سال های سال مـــــــــات می مانی...!

قطار

ای قطار،راهت را بگیر و برو...دیگر نه کوه توان ریزش دارد...و نه ریزعلی پیراهن اضافه...دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست...!

مستأجر

حالا فهمیدم چرا ترکم کرد و رفت...من می خواستم مالک دلش باشم...اما او .... فقط یک مستأجر می خواست...

کفش های بندی

خدا خیر بدهد کفش های بندی را...که رفتنت را حتی دقیقه ای به تأخیر می اندازند...!

دوران کودکی

عاشقِ تمامِ دوران کودکیـمَم...به جــز اون قسمت که « آرزو کـردم بـزرگ بـشـم »...!

کاش

کاش دستان خدا پیدا بود ...تا در آن وقت که بی حوصله و تنهایی...و دلت از غم دنیا مملو...بزنی تکیه بر آن...و بخندی به همه رنج جهان...

زمونه

چقدر زمونه بی وفاست... نمیدونم خدا کجاست...؟ یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست...؟ گاهی میخوام داد بکشم اما صدام در نمیاد...بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد...؟