ღ جملات کوتاه ღ

پرتگاه...

در لابه لای دلشوره ها و ترس هایم،لب پرتگاه ایستاده ام...میدانم دستم را نمیگیری..! فقط محض رضای خدا پرتم نکــن...!
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 12:12
2 نظر

خوب-بد

از کودکی به ما جدایی را آموختند...آن زمان که بر روی تخته سیاه نوشتند: خوب-بد
سپیده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 00:47
1 نظر

نداشته ها..‎‏.

همیشه نباید همه چیز را توضیح داد… وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد،بهتر است او را هم نداشته باشی تا به نداشته هایت اضافه شود…
سپیده دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 13:53
4 نظر

این روزها...

شنیــده بودم که خاک سرد است...ایــن روزها اما انگار آنقــدر هوا ســرد است،که زنـده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگــر را...
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 20:02
3 نظر

خدمات پس از خلقت

من داغونم...خـدایا میـشه بـگی خـدمـات ِ پـس از خلقـتت کـجاست ...؟!
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 17:56
1 نظر

یخ...

آن قدر مرا سرد کرد...از خودش...از عشق...که به جای دل بستن،یخ بسته ام...آهای...!روی احساسم پا نگذارید...لیز می خورید...
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 16:15
1 نظر

آرزو...

مـیدانـی اگـر هنوز هم تو را آرزو می کنم،برایِ بـی آرزو بودنِ من نیست...! شــایــد آرزویـی زیباتـر از تــو سـراغ ندارم...!
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 11:14
1 نظر

تاس دل...

هرچه "بادا باد"... تاس دل می ریزم…یا "بـر بـاد" می روم...یـا "از یـاد"...
سپیده یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 01:51
2 نظر

هی نیوتن...!

هی نیوتن...! تو که دم از جاذبه میزنی... مرا کشف کن...منی را که غم ها مدام جذبم می شوند...!
سپیده شنبه 15 مهر 1391 ساعت 22:14
3 نظر

دنیا

کل دنیـــا را هم کـه داشتــه باشــی...بـاز هم دلت میخواهـد...بعضـی وقتهــا...فقـط بـعضـی وقتهـا...بــرای یـک لحظـه هـم کـه شـده...همـه دنیــای یـک نفـر باشـی...
سپیده شنبه 15 مهر 1391 ساعت 21:11
1 نظر