شیشه

شیشه ای می شکند...یک نفر می پرسد که چرا شیشه شکست...؟یک نفر میگوید شاید این رفع بلاست...دل من سخت شکست...هیچ کس هیچ نگفت...غصه ام را نشنید... از خودم میپرسم ارزش قلب من ازشیشه ی یک پنجره هم کم تر بود...؟
نظرات 6 + ارسال نظر
میلاد آرشام سه‌شنبه 21 شهریور 1391 ساعت 22:59 http://arsentus.blogsky.com

اوهوم
منم همینطور

با تبادل لینک موافقی؟
اگه خواستی منو لینک کن با : تبعیدگاه امپراتور آرسنتوس...

بعد بهم خبر بده و بگو با چه اسمی لینکت کنم

رامین چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 00:25 http://www.madlen.blogsky.com


متن خوبی بود :(

خاطره چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 01:56

از خوندن مطالب قشنگت لذت میبرم...مطالبت کوتاه،مختصرومفیده
بازم موفق باشی

مرسی عزیزم

omid چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 10:52 http://melika-omid.blogsky.com

VAGHAN IN HARF DOROSTE

افسانه چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 13:20 http://gtale.blogsky.com/

سلام عزیزم

همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید ، یادش باشه ریشش کجاست

mehri چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 16:01

to in zamon del shekastan eftekhare rafee bala dg nist

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد