پرتگاه...

در لابه لای دلشوره ها و ترس هایم،لب پرتگاه ایستاده ام...میدانم دستم را نمیگیری..! فقط محض رضای خدا پرتم نکــن...!
نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 12:19 http://mamreza.blogsky.com

خیلی زیبا بود.

مرسی...

Mahdi سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 12:50 http://commentate.blogsky.com

یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم

گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست

گر شکستیم زغفلت من و مایی نکنیم

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم

وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم ...
مرسی که اومدی بازم بیا خوشحال میشم
پس هایی هم که گذاشتی خیلی زیباست...

مرسی،حتما...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد